شهید سید مرتضی شفیعی
دانشجوی مقطع کارشناسی رشته حقوق پردیس فارابی
تاریخ و محل تولد: ۲۲ فروردین ۱۳۴۶، اهواز
تاریخ و محل شهادت: ۴ دی ۱۳۶۵، اروند رود، کربلای ۴
مزار: گلزار علی ابن مهزیار (ع) اهواز
زندگینامه
فرزند آیتالله سید علی شفیعی در بیست ودوم فروردین ماه سال ۱۳۴۶ دراهوازودر خانواده ای که اهل علم وروحانیت بودند متولد شدواز زمان کودکی آداب وتربیت اسلامی به همراه هوش واستعداد فوق العاده آینده درخشانی برای او ترسیم کرده بود وعلاوه برصوت دلنشین قرائت قرآنش اخلاق نیکو وخوش رفتاری اش از خصوصیات ممتازش به شمار می آمد.دوران کودکی اش را سپری نمود ودر مدرسه ابتدایی ثبت نام کردوتا کلاس پنجم ابتدایی با موفقیت درس خواند.در ان زمان به خاطر هوش واستعداد بالای خود مورد توجه معلمین قرار گرفته بود واورا دوست می داشتند ایشان به دوستان وهم کلاسی های خود کمک می کرد وبسیار دلسوزبود.پس از دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی شد ودر کلاس بسیار ممتازوبا انظباط بودوبه خاطر قرائت قرآن وصوت دل نشینش مورد توجه بود وایشان سعی در این داشت که بتواند قرائت قرآن را همراه با صوت به دوستانش هم یاد بدهد پس از گذراندن دوران سه ساله تحصیلی اش وارد دبیرستان شدد ودر آن زمان شروع به تکامل یافت و علاوه بر جذب شدنش به قرآن علاقه دیگری هم درایشان پیدا بود وبنا بر علاقه ومیل باطنی خودش پس از دریافت مدرک دیپلم وارد حوزه علمیه شد ودر آنجا ثبت نام نمود وهمزمان در رشته حقوق دانشگاه تهران با رتبه بالا پذیرفته شد.استعداد بالای ایشان باعث شده بود که آینده روشنی در راه جهاد وعلم داشته باشداما شور وشوق حضور در جبهه های دفاع مقدس وتبعیت محض از حضرت امام خمینی (ره) وعشق ومعرفت اوبه مقام عظمای ولایت باعث شد تا با وجود اصرار اساتیدش در ادامه امر تحصیل علم همچون سایر جوانان مخلص وفدایی راه اسلام به میادین نبردحق علیه باطل بشتابد وبه جزء راه جهاد درراه اسلام راه دیگری طی نکند.ایشان پس از حضور در جبهه وجنگ ودر دفاع از اسلام وامام با مجروحیت هم مواجه شدند اما این مجروحیت ها هیچ تغییری در اهدافشان اثری نداشت وهمچنان با لباس رزم بسیج در بین رزمندگان هم به رزم با کفار می پرداخت وهم در امرر تبلیغ دین کوشا بود.در بین رزمندگان بسیار عزیز بود وکسی نبود که ایشان را نشناسد ومجذوب او نشودواز اخلاق حسنه اش نگوید.پس ازز مدتی در عملیات کربلای ۴با عضویت بسیج ومسئولیت رزمی تبلیغی شرکت کرد ودرهمان عملیات در تاریخ چهارم دی ماه سال ۱۳۶۵ در منطقه اروند رود در اثر اصابت ترکش مفقودالاثرمی شوندوپیکر پاک ومطهر ایشان پس از چند سال در چهارم خرداد ماه سال ۱۳۸۰ در جوار بقعه علی ابن مهزیار اهواز به خاک سپرده می شود.
گزیده ای از وصیتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم.می گویند باید وصیت نامه بنویسیدوچه میتوان نوشت؟ چه می توان گفت؟ اگر حرفی هست گفتنی نیست چه رسد به آنجا که حرفی برای گفتن نباشد.آنچه را که ما عمری ست می گوییم دیگران عمل کرده اند.پس مادر این میانه به جزء شرمساری وسر افکندگی نصیبی نداریم. تنها چیزی که دلم می خواهد بگویم همانی است که دیگران نوشته اند وما نیز به اقتفای ایشان خواهیم نوشت.حال اینکه چراهر رفته ای این حدیث را مکرر می کندسوالی است که همگان باید از خود بپرسند.باری آنچه می خواهم بگویم سر سپردگی بلا قید از امامان است.از پیرمان.مرادمان.واسطه فیضمان.سببناالمتصل بین الارض والسماء و…. یک بار دیگرمی گویم همه باید از خود بپرسند چرا همه رفتگان این توصیه را می کردند؟ چرا؟ چرا؟ بگذاریم وبگذریم
مادرم.مادر غم پرورم تو انقدر خوبی که من مطمئنم من را حلال خواهی کرد.مادرم گریه هایت آهسته ونهانی باشددربرابرمردم همچون کوه باش محکم وپابرجا باش ومانندحضرت زینب (س) رفتارکن.ازحضرت مستطاب والدنیز بسیار شرمنده ام وطلب حلالیت می کنم وهمین طور از همه گان.مارا از دعای خیر فرامش نفرمایید بخصوص در شب های جمعه.گرانباریم اما امیدوار.شرمنده وگناهکارم وروسیاهم اما حضرت مهدی (عج) راداریم وفاطمه (س) را که جانها فدایش باد.والسلام علینا وعلی عبادالله الصالحین.چهارشنبه سوم دی ماه سال ۱۳۶۵ آبادان
منبع: سایت کنگره ملی شهدای روحانی کشور