شهید غلامرضا آقاخانی

تعداد بازدید:۴۰
شهید غلامرضا آقاخانی

دانشجوی  مقطع  کارشناسی رشته مهندسی معماری

تاریخ و محل تولد: 11 مهر 1337، قمشه

تاریخ و محل شهادت: 22 اسفند 1363، جزیره مجنون، عملیات بدر

مزار:

زندگینامه

شهید غلامرضا آقاخانی در سال 1337 در خانواده ای مذهبی در شهرستان شهرضای اصفهان دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی را در آن شهر ‌گذراند و پس از مهاجرت به اصفهان در دبیرستان ادب تحصیلاتش را ادامه داد.
پس از اخذ دیپلم، به خدمت سربازی اعزام ‌شد و در این دوران به عنوان عضو فعال سپاه دانش به یکی از روستاهای استان اصفهان رفت.
این شهید بزرگوار در اوج درگیری‌های سال 1357 به اتفاق تنی چند از دوستانش، به مبارزه علیه رژیم ستمشاهی پرداخت و با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در آموزش و پرورش استخدام ‌شد و به روستاهای اطراف اصفهان رفت. وی که مدتی را نیز در آموزش و پرورش ناحیه 5 اصفهان به تدریس مشغول بود، ضمن تدریس، در رشته معماری دانشگاه نیز به تحصیل مشغول ‌شد و با شروع جنگ تحمیلی بر خود واجب دانست که سنگر علم و دانش را رها نموده به سنگر جهاد بپیوندد.
پس از گذراندن دوره آموزشی به منطقه غرب کشور رفت و مسئول مخابرات سپاه سنندج ‌شد. با شروع عملیات «لا‌اله‌الا‌الله» نیز عازم مریوان شد و در طول عملیات، در خدمت حاج احمد متوسلیان با دشمنان بعثی به نبرد پرداخت.
شهید آقاخانی پیش از عملیات والفجر 4، به گردان موسی بن جعفر لشکر امام حسین(ع) پیوست و فرماندهی این گردان را عهده‌دار شد. وی عملیات‌های والفجر 4، خیبر و بدر را در کنار رزمندگان گردان موسی بن جعفر گذراند.
این شهید بزرگوار نه تنها بر حسب ظاهر فرماندهی می‌کرد، که به دل‌ها نیز حکومت داشت. همه او را دوست داشتند؛ بسیار خوش رو و خوش برخورد بود. با آن که فرمانده بود اما همیشه در بین رزمندگان و در نقاط پرخطر حاضر می‌شد. در شجاعت نظیر نداشت. وی در عملیات بدر در حالی که فرماندهی گردان موسی بن جعفر را بر عهده داشت، به فیض عظیم شهادت نایل شد و روح ملکوتیش به اعلی علیین پیوست.

گزیده ای از وصیت‌نامه شهید

«... چند سطری به عنوان وصیت‌نامه می‌نویسم، تا توانسته باشم گوشه‌ای از عشقم به راهم و آگاهی خود نسبت به کارم را بر کاغذ بیاورم؛ تا چنانچه سعادت قرار گرفتن در خط سرخ آل محمد(ص) و علی(ع) را پیدا نمودم و توفیق حاصل شد که قطرات خون ناقابلم بر زمین ریخته شود و مرا پاک نماید، مهر تایید باشد بر اعتقادم، که این جا با آگاهی کامل از چنین روزی، اعتقاد راسخ به این که «دفاع ما، عواقب بس اسفباری دارد و حمایت از امام، امروز حمایت از پیامبر(ص) می‌باشد و زمان، زمان امتحان بزرگ الهی است و جنگ ما امروز محلی می‌باشد، برای شناخت مدعیان و معتقدان واقعی به اسلام و غربال نمودن آنان.
عزیزان و مسوولان گرامی! شما که بازوانتان بوسه‌گاه امام امت است مواظب باشید امام عزیز تنها نماند.
یاری کنید او را، هر چند یاری کردن امام، مستلزم تحمل سختی‌ها و مشقت‌ها باشد.
جلوتر از امام حرکت نکنید، عقب هم نیفتید؛ پشت سر امام باشید تا گوشتان سخنان او را بشنود»..