شهید محسن بدر

دانشجوی مقطع کارشناسی رشته مهندسی مکانیک

تاریخ و محل تولد:  4 شهریور 1345 ، اصفهان

تاریخ و محل شهادت:  3 بهمن 1365 ،  شلمچه

گزیده ای از وصیت‌نامه شهید

بسم الله الرحمن الرحیم

«یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ ؛ای انسان غافل نباش از آن روزی که البته با هر رنج و مشقت در راه طاعت حق بکوشی و عاقبت به حضور پروردگار خود می روی و به مرگ نائل ملاقات او می شوی.»

جنگ، جنگ است و عزت و شرف ما در گرو همین مبارزات است. (امام خمینی)

با درود بر یگانه منجی عالم بشریت آقا امام زمان حجه ابن الحسن العسگری و نائب برحقش امام خمینی.

اینجانب محسن بدری شهادت می دهم به وحدانیت خدا و به رسالت نبی بزرگوار اسلام حضرت محمد(ص) و ائمه اطهار (ع) که اولین آن ها حضرت علی (ع) و آخرین آن ها حضرت مهدی (عج) می باشند. هم چنین به ولایت فقیه مجاهد حضرت آیت الله خمینی.

باید به اطلاع برسانم که من با اطلاع کامل و با چشم های باز به جبهه آمده ام که خدا را گواه می گیرم که هیچ نیتی جز ادای تکلیف و انجام وظیفه نداشته و امیدوارم که مورد قبول واقع شود. البته در نامه اعمالم نیکی نمی بینم و خود را دست خالی می بینم و امید به شفاعت ائمه اطهار و رحمت خداوند دارم.

سال های پر پیچ و خم را پشت سر گذاشتم با امتحان های زیاد که متأسفانه در اکثر آن ها مردود بودم. چه کنم که چاره این جز جهاد در راه خدا نیافتم و به جبهه آمدم. بعضی می گویند چرا به جبهه می روی؟ آیا می توانم بدن غرق به خون و نیمه سر را ببینم و بی تفاوت باشم؟ آیا می توانم پاهای قطع شده رزمندگان مخلص را به یاد آورم و ساکت باشم؟ آیا می توانم مادرانی همراه با چشم های پر خون از دوری فرزندانشان را بنگرم و یک جا بایستم؟ آیا می توانم چشم های گریان فرزندان شهدا را ببینم و صبر کنم و آیا می توانم صدای لبیک حسین زمانم روح خدا را بشنوم و جواب نگویم؟ نه به خدا قسم با به یاد آوردن و دیدن تمام این صحنه ها نمی توانم بی تفاوت باشم و باید به یاری دیگر رزمندگان بشتابم.

دوستان و عزیزانم رابطه خود را با خدایتان محکم کنید و هیچ گاه او را از یاد نبرید و در تمام کارها او را شاهد و ناظر بدانید و از مرز خود تجاوز نکنید. دعا برای طول عمر رهبر را طلب کنبد و تا مسلط نشدن مستضعفان بر تمام جهان از پا ننشینید. دوستان محصلم با عنایت به خدایتان و برای او درس بخوانید و با علمی که می آموزید روشنگر راه مردم شوید تا دست به سوی اجانب دراز نکنیم. دوستانم و همه مردم به نماز اهمیت دهید. آن را سر وقت به جای آورید وحدت را حفظ کنید که به خدا قسم اگر غفلت کنید و از حرف رهبر سرپیچی کنید در قیامت جلو شما را خواهد گرفت. بسیج را ارزش دهید و آن را تقویت کنید. پدر و مادرم مرا حلال کنید چون فرزند نیکویی برایتان نبودم و جز سرپیچی کاری از من ساخته نبود.

ان شاء الله که مرا می بخشید و از تمام دوستان و آشنایان و اقوام برایم حلالیت طلب کنید و باید خوشحال باشید که امانتتان را سالم تحویل دادید و بر این بابت افتخار کنید. اگر خواستید گریه کنید به یاد مشکلات پیغمبر (ص) و فاطمه و امام حسین (ع) که چه مصائبی در عاشورا متحمل شد و دیگر ائمه گریه کنید و سعی کنید صبر پیشه کنید که خدا با صابران است.

هم چنین اقوام و دوستان عزیز؛ امیدوارم حلالم کنید و سعی کنید در این عمر کوتاه به وظیفه خود آگاه بشوید و مثل من دست خالی به سرای دیگر نروید. در این موقعیت حساس مطیع رهبر باشید.

محسن بدر

منبع: پرتال شهدای دانشجو