شهید حسنعلی ترابی زیارتگاهی
دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد مهندسی برق مخابرات
تاریخ و محل تولد: ۵ اسفند ۱۳۳۹، شهرضا
تاریخ و محل شهادت: ۲۲ اسفند ۱۳۶۳، جزیره مجنون، عملیات والفجر ۸
مزار:
زندگینامه
شهید حسنعلی ترابی زیارتگاهی در آذرماه ۱۳۳۹ در روستای شهررضا چشم به جهان گشود. در ایام طفولیت دست تقدیر پدرش را از او گرفت و با طعم تلخ بی پدری عجیبن. و تحت تکفل مادر قرار گرفت مادر جهت ادامه تحصیلات وی به شهرضا نقل مکان نمود. پس از طی دوران تحصیلی وی از مبارزه علیه رژیم ستمشاهی غافل نماند و همراه با دیگر اقشار جامعه در صفوف راهپیمائی ها و مبارزین شرکت می کرد از همان دوران کودکی به علت نبودن سایه پدر و به منظور کمک به مادر هیچ گاه دست از کار و تلاش برای امرار معاش برنداشت. پس از پایان تحصیلات به خدمت سربازی اعزام گردید در مراجعت از سربازی در کنکور سراسری شرکت نمود و در رشته مهندسی مخابرات دانشگاه تهران پذیرفته شد. پس از مدتی تحصیل نتوانست سنگر نبرد را خالی بگذارد و به دفاع از کیان کشور شتافت و به گفته خودش: خداوند مرا بین دو دانشگاه آزمایش می کند و من جبهه را به دانشگاه ترجیح می دهم.
پس از ورود به میدان نبرد و شرکت در عملیات های مختلف در سال ۱۳۶۲ در تیپ ۴۴ قمربنیهاشم در مقابل بعثیان جنگید از ناحیه پاشنه پا با اصابت ترکش خمپاره مجروح گردید پس از طی دوران نقاهت با وجود کامل نشدن مراحل بهبودی مجدداً به جبهه مراجعت نمود. و سرانجام در عملیات والفجر ۸ در جزیره مجنون در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۲۲ به فیض شهادت نایل آمد و به دیدار معبود شتافت.
گزیده ای از وصیتنامه شهید
سپاس خداوندی را که تمام هستی از اوست
و دل را در گرو دلبندی چون اویی نکوست
که مالک یوم الدین است. حقیقت که جان شیرین در پی عشق دیرین است. حمد خداوندی را که قلم را باران رحمت تراوش داد و انسان را علم. آدمی را هر آن امکان مردن هست پس باید از او چیزی که خط او را نشانه باشد بجای ماند عمل انسان قبل از فوت وصیت اوست و چون امکان اشتباه در عملش هست چون پی برد باید که وسیله ای برای اعتراف او باشد و بهتر از آن چه وسیله ای؟ آن هنگام که بدن انسان از گل فرشته شد و سپس از روح حق در آن جسم مادی دمیده شد جهشی بسیار در آن صورت گرفت روح معنوی در پیکر مادی و اکنون امانتی را انسان باید به صاحبش برساند که صد دام برای ربودنش گسترده اند و تمام این دام ها منبعث از انفس اماره خود انسان است که ابلیس را در آن راه و پناهی هست و انسان با مبارزه با این هوای نفسانی باید که از تمام موانع بگذرد و امانت را به دست صاحبش برساند و در چنین صورتی است که دل مهجور را به وصال معشوق امیدی است. بهترین راه و شرافتمندانه ترین، زیباترین و جذاب ترین و..
راه رسیدن به حق شهادت است. بعد از دمیده شدن روح در جسم گلی که {…} و جهش حساب می شود این دومین جهش و والاترین جهشی که در انسان صورت می گیرد قلم قدرت وصف این ارتقاء ندارد زیرا که در جهش اول امکان این هست که انسان بوسیله گناه از خدا دور می شود ولی جهش دوم او را به خدا متصل می سازد.
***
" وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا.... "
سپاس خداوندی را کمه تمام هستی از اوست و دل را در گرو دلبندی چون اویی نکوست که مالک یوم الدین است حقیقت (این است) جان شیرین در پی عشق دیرین است… من که عمر خود را در زمان ستمشاهی و استبداد گذرانیدهام و همواره در خواب غفلت بودهام هم خود به خود خیانت کردهام و هم به ناخردان.از خداوند بزرگ طلب بخشش میکنم و از آنچه ناصواب مرتکب شدهام استغفار مینمایم به راستی که هنوز خود را نشناختهام که هیچ نمیدانم و جز تقلید طوطیان نیست. آنچه میخوانم به راستی که هنوز خود را نشناختهام و هیچ به فکر نیک و بد عمل خویش نپرداختهام.چه رسد به فکر اینکه از کجا آمده و برای چه کاری و به کجا میخواهم بروم؟ …خداوند را شکر می گویم که تاکنوم جزو گروهی نبودهام و هیچ حقی را پایمال نکردهام و ظلمی به کسی روا نداشتهام خدایا تا حال هرچه کردهام به خود کردهام و در راه تو بودهام و در این بابت از درگاهت پوزش میخواهم و به تو پناه میبرم و توبه مینمایم امیدوارم که توبه مرا بپذیری و میدانم که تو رحمان و رحیمی و به سوی تو میآیم و میروم که پناهت را یاری دهم. خدایا گامهای مرا در این راه استوار و هوای نفس را در من خاموش ساز… {...}امام (ره) را یاری کنید او که قلب تپنده تمام مسلمین جهان است و هیچگاه استقلال و آزادی اسلام را فراموش نکنید. صبور باشید که روز ظفر نزدیک است و نگذارید سلاح شهیدان به زمین برسد.... به فقرا و مسکینان نیکی کنید و به حال خود فکر نمایید از جدال بپرهیزید و متحد باشید و از خطاهای یکدیگر چشمپوشی کنید.
***
.... آغاز میکنم به نام خداوند بزرگ یاور مستضعفان و کوبنده ستمگران اکنون در ماهی قرار گرفتهایم و در راه افتادهایم که مولایمان حسین (ع) در آن ماه هجرت کردند و در آن راه جان خود و هفتاد و دو تن از یارانش را فدا کردند. او آگاهانه پای به مسلخگاه عشق نهاد و ندای هیهات من الذله را سر داد اکنون پس از ۱۴۰۰ سال دوباره کربلایی در پیش است و ندای "هل من ناصرینصرنی" حسین در تمام کوهساران غرب طنینانداز است {…} و از این طنین اندازتر لبیک یاوران اوست آنها که قصد دارند در این ماه و ماههای آینده حسینوار بر یزیدیان تاریخ بتازند و کاخ ظلم و جور را سرنگون سازند و نزدیک است که یاوران روحالله (ره) در کربلا نماز را به امامتش برپای دارند و جز این نخواهد شد مگر آن که جملگی جان بسپارند قصد دارند حسین را در بارگاهش بخوانند.... برادرم مواظب باشد فاصله بین کفر و اسلام تار مویی بیش نیست. سعی کن کارهایت را روی حساب انجام دهی. صبور باش که خداوند با صابران است.... نماز شب و جمعه و دعای توسل و کمیل را فراموش نکنید.... همیشه برای سرکوب نفاق و منافق آماده باشید به ریسمان خداوند چنگ زنید و پراکنده نشوید در راه یاری اسلام ثابتقدم باشید.